هدیه باور نکردنی به دختر (طنز)
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.
پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.
دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه
به همین راحتی گذاشت و رفت؟
پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟
دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد
پرستار: شوخی کردم بابا ! رفته دستشویی الان میآد
مطالب مرتبط
نظرات
این نظر توسط مرتضی در تاریخ 1391/1/8/2 و 19:45 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام خیلی جالب بود ؛![]() ![]() ![]() ![]() |
این نظر توسط ♫nafassssssssssssssss♫ در تاریخ 1391/1/1/2 و 22:29 دقیقه ارسال شده است | |||
شلام عیدت مبالک عالی بود به منم بسر |